معراجی ها

معراجی ها

وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فِی سَبیلِ اللّهِ اَمواتا بَل اَحیاء عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون
معراجی ها

معراجی ها

وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فِی سَبیلِ اللّهِ اَمواتا بَل اَحیاء عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون

بومِ رنگ

بسم الله الرحمن الرحیم

هیچ تفاوتی نمی‌کند. تک تک مان در یک دست خاک وطن و با دست دیگر قلب هایمان را سپر آن خاک پاک ساخته ایم.

نگاهی چپ بر وطن کافی‌ست؛ همه می‌دانند! ما هر لحظه " در راه تو، کی ارزشی دارد این جان ما" می‌خوانیم.

جای جای این بوم آدم ها رنگ رنگ اند. یکی سبز است. یکی آبی‌آسمانی است و یکی خاکی. یکی سیاه است یکی سفید و یکی طلایی. اما به وقتش همه یک‌رنگ می‌شوند. دیگر هیچ رنگی پر رنگ تر از دیگری نخواهد بود وقتی نقش رنگارنگ وطن افراشته است. 

آری؛ همه دل ها از درد های این خاک ستم دیده غمین است. مگر غیر از این است که جز یک صدا در گوش هایمان شنیده نمی‌شود:

کاش حال و روزمان بهتر از این بود! 

کاش دیگر هرکس از راه می‌رسید چیزی نمی‌گفت و نمک بر زخم هایمان نمی‌پاشید و ما هم زبان‌مان گاز نمی‌گرفتیم و از ذهنمان نمی‌گذشت که: هرچه بگوییم تف سربالاست!

ای کاش قوی تر بودیم! 

امان از آن موریانه های زنبور عسل نما که ای کاش در زیر آواری به دست خویش ساخته اند مدفون می‌شدند؛ که می‌شوند. این قانون عالم است! 

و کاش باران آن گرگ های تیز دندان که خود را با نقش کج و معوج سگ های جان بر کف آراسته اند رسوا کند.

آری "نه دین داری،

 نه آئین داری،

 نه آیین داری ای چرخ"...

اما این اراده و تلاش ما برای آفریدن نقشی رنگارنگ بر بوم سرخ رنگ ایران است

 که آن موریانه ها را آواره و دندان آن گرگ ها و کفتار ها را خرد می سازد. 


 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.