معراجی ها

معراجی ها

وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فِی سَبیلِ اللّهِ اَمواتا بَل اَحیاء عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون
معراجی ها

معراجی ها

وَ لا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فِی سَبیلِ اللّهِ اَمواتا بَل اَحیاء عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون

سخنِ دل

بسم رب المهدی


هر روز صبح خورشید به امید دیدن روی ماه تو طلوع میکند...

 و در شب نوبت ماه است که انتظارت را بکشد...

ستارگان چشم به زمین دوخته اند...

در بهار گل ها برای تو می شکفند تا تو که آمدی راه را برایت گل باران کنند....

در زمستان درختان میمیرند بلکه تو آیی و زنده شان کنی...

جهان با تمام وجود چشم انتظار توست...


ابر ها دارند کنار میروند و شب

کمرنگ می شود...

از دور دست ها نوری می بینم...

خورشید دیگر پیدا نیست

آری تو آمدی!



یا مهدی...

میترسم وقتی بیایی امامم

آنقدر جهان با شما زیبا و دل ربا باشد...

که نتوانم از آن دل کنم!

اما این ترس معنایی ندارد

زیرا همان دم که چشمانم به خورشید رویت روشن شود

این جان ناقابل برایت قربانی میشود...

خود را نذر شما کرده ام آقا....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.